سرخط خبرها
  • تاریخ انتشار : 1394/10/29 - 15:39
  • تعداد بازدید خبر : 5055
  • زمان مطالعه : 8 دقیقه

چهل و پنجمین جلسه اخلاق نظارت و بازرسی به مناسبت میلاد امام حسن عسکری(ع) با حضور حجت‌الاسلام‌والمسلمین عابدی برگزار شد

به گزارش روابط عمومی سازمان بازرسی کل کشور، حجت‌الاسلام‌والمسلمین احمد عابدی رئیس دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم در این مراسم که با حضور رئیس، معاونین و کارکنان سازمان بازرسی کل کشور برگزار شد، با تبریک میلاد امام حسن عسکری(ع) گفت: آمریکا امروز دنبال تجزیه عراق به سه کشور کرد، سنی نشین و شیعه‌نشین است. متأسفانه طبق نقشه آمریکا، سامرا جزو کشور سنی قرار داده‌شده است. این در حالی است که شهر سامرا برای ما شیعیان حائز اهمیت بسیار است و مرقد منور دو امام بزرگوار و همچنین مادر و عمه امام زمان(عج) در سامرا قرار دارد. بنابراین تجزیه عراق برای شیعیان خطرناک است و امیدواریم هیچ‌گاه عراق دچار تجزیه نشود.

این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به فعالیت‌های تخریبی تکفیری‌ها در سامرا تصریح کرد: کاری که تکفیری‌ها از چند سال قبل در سامرا انجام می‌دهند،‌ سابقه دارد. چهارصد سال پیش هم در سامرا این اتفاق افتاد. بعد از آن علمای شیعه تصمیم گرفتند که شیعه را به سامرا ببرند. صاحب فتوای تنباکو یعنی میرزای شیرازی در همین راستا حوزه نجف را تعطیل کرده و همه شاگردان خود را به سامرا برد. این عالم بزرگ شیعه همچنین به تجار شیعه دستور داد که در سامرا خانه خریده و ساکن شوند. تجار شیعه از سراسر دنیا و از جمله ایران به خاطر دستور میرزای شیرازی کسب‌وکار خود را تعطیل کرده و به سامرا رفتند. حتی آخوند خراسانی حوزه درسش در نجف را تعطیل کرد به سامرا رفت ولی بعد به دستور میرزای شیرازی که نباید درس نجف تعطیل شود بازگشت. هدف علمای شیعه در آن دوران این بود که سامرا یک شهر شیعه‌نشین باشد. متأسفانه بعد از درگذشت میرزای شیرازی همه طلبه‌ها به نجف بازگشتند و همچنین تجار شیعه، سامرا را ترک کردند. میرزای شیرازی پیش‌بینی وضع امروز را کرده بود و خطری که برای مرقد دو امام بزرگوار ما وجود دارد را آن روز درک کرده بودند.

وی با اشاره به ویژگی‌های مکتب سامرا و مکتب نجف گفت: امام خمینی(ره) پیرو مکتب سامرا بودند و از این لحاظ در فتوا و موضع‌گیری‌های سیاسی با آیت‌الله خویی متفاوت بودند. شاگرد آیت‌الله میرزای شیرازی، آیت‌الله فشارکی بودند که ایشان استاد آیت‌الله حاج عبدالکریم حائری یعنی استاد امام خمینی(ره) بودند. این در حالی است که آیت‌الله خویی شاگرد آیت‌الله نایینی و آیت‌الله نایینی شاگرد آخوند خراسانی صاحب کفایه بودند. البته این دو مکتب به لحاظ فقهی و اصولی نیز تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند که از جمله آن‌ها این است که سامرایی‌ها می‌گویند ترتب جایز است و پیروان آخوند خراسانی قائل به امتناع ترتب هستند.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین عابدی با اشاره به مشکلات شیعیان در دوره زعامت امام حسن عسکری(ع) گفت: در زمان امام عسکری شیعیان 21 فرقه شدند. یکی از مهم‌ترین کارهای امام این بود که با بحث و مناظره این 21 فرقه را جمع کرد و تنها 3 فرقه باقی ماند که یکی ما هستیم و یکی علوی‌های سوریه که نصیریون هستند و دیگری علوی‌های ترکیه که بکتاشی خوانده می‌شوند.

وی با اشاره به تفاوت‌های عقاید 3 فرقه از شیعیان گفت: اکثر اعمالی که ما انجام می‌دهیم اعمالی است که از امام حسن عسگری(ع) و امام زمان(عج) به حسین بن روح و از ایشان به ما رسیده است.

این استاد دانشگاه ادامه داد: زمان امام دهم فردی به نام سعید بن مغیره کتاب‌های حدیثی را به منزل می‌برد و صفحات وسط را برمی‌داشت و مزخرفات خود را به‌عنوان حدیث می‌نوشت و لای کتاب می‌گذاشت و فردا به مردم می‌داد. بنابراین درست و نادرست حدیث به خاطر کارهای این فرد مخلوط شده بود. یکی از کارهای امام حسن عسکری(ع) این بود که کتاب‌های حدیثی شیعه را دقیق مطالعه و درست و نادرست بودن احادیث آن را اعلام می‌کرد. بنابراین احادیثی که ما از ائمه(ع) داریم همه از طریق امام حسن عسکری(ع) به ما رسیده است. یعنی یکی از مهم‌ترین کارهایی که امام کردند پالایش حدیث شیعه بود.

وی افزود: زمان امام حسن عسکری(ع) فردی کتابی علیه قرآن نوشت. امام به شاگردش دستور داد که به منزل این فرد رفته و پاسخ او را بدهد و درعین‌حال با احترام برخورد کند. ثابت بن قره یعنی نویسنده کتاب هنگامی‌که عزت و احترام شاگرد امام را دید با تعجب دلیل آن را پرسید و پس‌ازآنکه فهمید این احترام خواسته امام حسن عسکری(ع) بود، شیعه شد و کتاب خود را پس گرفت و بعدها کتاب مهمی درباره معجزات قرآن کریم نوشت. همچنین امام حسن عسکری(ع) نذر کرده بودند که هر روز درس تفسیر قرآن بگویند. بنابراین 21 جلد تفسیر قرآن نوشتند که متأسفانه تفسیر ایشان از بین رفته است.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین عابدی تصریح کرد: زمان امام حسن عسکری(ع) خرم‌دینان، یعنی طرفداران بابک خرم‌دین در ایران زیاد بودند که مروج افکار یهودی‌ها بودند. یکی از چیزهایی که خرم‌دینان پخش می‌کردند این شبهه بود که شیعیان مانند یهودی‌ها تقلید می‌کنند و این در حالی است که خدا در قرآن تقلید کردن را نکوهش می‌کند و بنابراین خدا شیعیان را نکوهش می‌کند. امام حسن عسکری(ع) در پاسخ به این فرقه، فرمود اولاً تقلید کار خوبی نیست و اگر کسی بتواند مجتهد شود بهتر است. اما چون همه نمی‌توانند مجتهد شوند باید تقلید کنند. اما تقلید شیعیان با تقلید یهودی‌ها متفاوت است؛ یهودی‌ها در اصول دین تقلید می‌کنند ولی در شیعه تقلید در اصول دین جایز نیست. دومین تفاوت شیعیان با یهودی‌ها این است که یهودی‌ها حتی موقعی که می‌دانند علمایشان حرام خورده و حکم خدا را تغییر می‌دهند، همچنان از علمایشان تقلید می‌کنند ولی ما به شیعیانمان گفتیم که اگر دیدید علمای شما عادل نیستند از آنان تقلید نکنید.

رئیس دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم با اشاره به این‌که شش علم به مسایل معنوی می‌پردازد افزود: این شش علم عبارت است از «آداب»، «اخلاق»، «سیر و سلوک»، «عرفان نظری»، «عرفان عملی» و «نصایح(حکمت عملی)».

وی ادامه داد: «آداب» جمع ادب و شامل مسایلی است که مربوط به جسم آدم می‌شود. همچنین مسایلی که مربوط به روح انسان است، «اخلاق» خوانده می‌شود. این‌که چگونه نشست و برخاست کرده، چگونه لباس پوشیده یا چگونه معاشرت کنیم، این‌ها همه «آداب» هستند. مانند «آداب سفره»،«آداب درس خواندن»، «آداب لباس پوشیدن» و... اما هر چه مربوط به روح است، «اخلاق» خوانده می‌شود مانند توکل، حسادت و...

این استاد حوزه و دانشگاه در بخش دیگر از سخنانش گفت: در قدیم علمی بوده که به آن «سیر و سلوک» گفته می‌شد. کسی که این علم را دارا بود، «سالک» خوانده می‌شد. «سیر و سلوک» یعنی مسافرت رفتن. درگذشته به جهت عدم امکانات مسافرت‌ها چند روز به طول می‌انجامید. مثلاً فردی که از قم قصد سفر به تهران داشت، با پای پیاده 3 روز در راه بود. بنابراین مجبور بود شب‌ها در کاروانسراها اسکان یابد. در «سیر و سلوک» به این کاروانسراها «منازل» گفته می‌شود. بنابراین اگر کسی بخواهد مسافرت معنوی یعنی«سفر الی‌الله» برود، نیاز به کاروانسرا یا «منزل» دارد که به ترتیب عبارتند از «توبه«، «انابه»، «ذکر»، «تبتل»، «اخبات»، و... که به این علم سیر و سلوک می‌گویند.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین عابدی با اشاره به درس اخلاق امام خمینی(ره) در قم گفت: حضرت امام(ره) قبل از سال 42 در قم درس اخلاق و «سیر و سلوک» می‌گفتند. جالب آنکه یک‌سال درس امام(ره) شامل این می‌شد که اولین منزل در سیر و سلوک چیست؟! امام(ره) معتقد بود اولین منزل در «سیر و سلوک» «یقظه» یعنی بیداری است. به عبارتی انسان‌ها خوابند و وقتی می‌میرند تازه بیدار می‌شوند.

وی در پایان گفت: امام(ره) می‌فرماید فردی، نابینایی را دید و گفت آیا می‌خواهی برایت شیربرنج بیاورم. نابینا چون تاکنون شیربرنج را ندیده بود، گفت چیست؟! فرد گفت شیربرنج چیزی سفید است. کور گفت سفید مانند چه؟! گفت مانند غاز. گفت غاز یعنی چه؟! گفت یعنی گردن‌دراز. نابینا باز سؤال پرسید که گردن‌دراز یعنی چه که فرد آستین خود را بالا زد و دست کور را به دستان و بازوهای خود مالید و گفت گردن‌دراز یعنی این. کور بعد از فکری گفت من شیربرنج نمی‌خواهم و خودت بخور. امام فرمود آنچه در قرآن و روایات شنیده‌اید مانند این مثال است. بنابراین نباید فکر کرد بهشت قرآن مانند باغی است که نهر عسل هم دارد. قرآن می‌فرماید «مثل الجنه» یعنی بهشت مثل چیزی است و آن چیز مثل چیز دیگر است و آن آخری مثل یک باغ است. جهنم هم همین‌طور است. هیچ‌گاه نباید فکر کرد که جهنم مانند یک تنور آتش است که گناهکار را داخل آن تنور می‌اندازند. قرآن می‌فرماید کسی که وارد جهنم شود، ابتدا دلش و آخرین جا پوستش می‌سوزد. این در حالی است که کسی که داخل آتش بیفتد، اولین جای بدنش، پوست می‌سوزد. بنابراین آنچه ما می‌شنویم صرفاً مثل است و واقعیت چیز دیگری است.

کلمات کلیدی
مدیر کل سیستم
تهیه کننده:

مدیر کل سیستم