- حل مشکلات کارخانه الیاف گستر یزد در جریان بازدید بازرسکل قضایی استان یزد 04/04/25
- بازرس کل استان قزوین: قانون ثبت رسمی معاملات نیازمند نظارتهای هدفمند است 04/04/25
- بازرس کل استان قزوین: معادن باید به تعهدات خود در قبال محیط زیست عمل کنند 04/04/25
- بازدید بازرسکل استان قم از مرکز درمان ناباروری طهورا/ مشکلات این مرکز درمان ناباروری در دستور کار بازرسی کل استان 04/04/25
- بازدید بازرس کل استان گیلان از سایت دفن زباله لندفیل آستارا/ گلایه آقایی از عدم ساماندهی سایت دفن زباله آستارا 04/04/24
- نشست بازرسکل استان خراسان رضوی با قرارگاه مردمی جمعیت استان برگزار شد/ فتوحی: اجرای قانون جوانی جمعیت نیازمند پیگیری جدیتر دستگاههاست 04/04/24
- بازدید بازرس کل قضایی آذربایجان غربی از بخشهای توسعهیافته زندان نقده 04/04/24
- بازرس کل قضایی آذربایجان غربی: تلاش شبانه روزی مرزبانی و سپاه، رمز امنیت پایدار در مرزهای آذربایجان غربی است 04/04/23
- بازدید بازرس کل زنجان از پروژه اراضی لیل آباد 04/04/23
- بازدید 10ساعته بازرس کل قضایی آذربایجان غربی از زیرساختهای عشایری زیوه ارومیه 04/04/23
پنجاهمین جلسه اخلاق نظارت و بازرسی به مناسبت عزاداری شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) با سخنرانی حجتالاسلاموالمسلمین مسعود عالی در سازمان بازرسی کل کشور برگزار شد
به گزارش روابط عمومی سازمان بازرسی کل کشور، حجتالاسلاموالمسلمین مسعود عالی در این مراسم که با حضور رئیس، مدیران و کارکنان سازمان برگزار شد، با تسلیت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) گفت: در یکلحظه سرنوشت انسان تغییر میکند. همانطور که انسان میتواند در یکلحظه کاری کند که توشه ابدیت خود را بسته و عاقبتبهخیر شود، در یکلحظه نیز میتواند کاری کند از چشم خدا و ائمه(ع) بیفتد. بنابراین سقوطها و سعودها در یکلحظه رخ میدهد. از همین رو است که امام سجاد(ع) در دعای صحیفه سجادیه میفرماید «خداوندا، مرا از چشم عنایت خود فرومگذار.»
حجتالاسلاموالمسلمین عالی با اشاره به یک داستان روایی تصریح کرد: علی بن یقطین یکی از بزرگترین اصحاب امام کاظم(ع) بود که وزیر هارونالرشید نیز بود. ایشان چندین بار خواست از دربار خارج شود، ولی به دستور امام آنجا باقی ماند. روزی حضرت، علی بن یقطین را فراخواند و به او فرمود: ای علی، قولی به من بدهید تا من 3 چیز را به تو قول دهم. قول بده هنگامیکه شیعیان ما به تو مراجعه کردند، اگر ضعیف و تنگدست بودند، دستشان را بگیری و گره مشکلاتشان را رفع کنی. من نیز قول میدهم که اولاً شمشیر هارون به تو نرسد، ثانیاً زندانی نشوی، ثالثاً آخرت تو آباد شود. علی بن یقطین این قول را به امام داد و خدمات زیادی به شیعیان کرد. او در ظاهر از شیعیان مالیات میگرفت ولی در پنهان به آنان برمیگرداند. چراکه از امام اجازه داشت.
وی ادامه داد: جالب آنکه امام کاظم(ع) نیز چند بار جانش را از مهلکه نجات داد. یکبار حضرت نامهای خطاب به علی بن یقطین نوشت که وقتی نامه مرا خواندی دیگر طبق آداب شیعه وضو نگیر. وقتی نامه حضرت، به علی بن یقطین رسید ایشان نامه را بوسید و طبق آن عمل کرد. او خبر نداشت که جاسوسهای دربار بههارون خبر دادهاند که علی بن یقطین شیعه و رافضی است و قرار بود چنانچه این امر بر هارون ثابت شد، گردن او را بزند. بنابراین هارون جایی مواظب او شد تا ببیند طبق چه آدابی وضو میگیرد و علی بن یقطین را مشاهده کرد که طبق اهل سنت وضو گرفت. بعدها حضرت نامهای خطاب به علی بن یقطین نوشت که دیگر لازم نیست طبق آداب اهل سنت وضو بگیرد. جایگاه علی بن یقطین نزد امام موسی کاظم(ع) آنقدر بالا بود که حضرت به ایشان فرمود در تمام طول حج در عرفات، تو در نظر من بودی و برای تو دعا میکردم. امام همچنین فرمود اگر کسی بخواهد یک نفر از اهل بهشت را با چشم ببیند، علی بن یقطین را ببیند.
حجتالاسلام عالی افزود: اما علی بن یقطین که دارای چنین جایگاهی نزد امام کاظم(ع) بود، یک دفعه کاری کرد که از چشم حضرت افتاد. بنابراین سقوط در یکلحظه است. داستان از این قرار بود که ابراهیم جمال یکی از شیعیان موسی بن جعفر علیهالسلام بود، روزی خواست خدمت علی بن یقطین برسد. چون ابراهیم ساربان بود و علی بن یقطین وزیر، به حسب ظاهر، شأن ابراهیم نبود که وارد شود لذا علی بن یقطین او را راه نداد. اتفاقاً در همان سال علی بن یقطین به حج مشرف شد. در مدینه خواست خدمت امام کاظم(ع) شرفیاب شود، حضرت او را راه نداد. روز دوم، در بیرون خانه، حضرت را ملاقات نمود و عرضه داشت کهای سید من، تقصیر من چه بود که مرا راه ندادید؟! امام فرمود: به این دلیل که برادرت ابراهیم جمال را به حضور نپذیرفتی، من نیز از ورود تو مانع شدم; و خداوند عمل تو را قبول نخواهد کرد و فرمود مگر آنکه ابراهیم جمال تو را ببخشد. سرانجام به دستور امام، علی بن یقطین خود را به درب خانه ابراهیم رسانید و گفت: اگر تو مرا عفو نکنی، و مرا نبخشی، سرورم موسی بن جعفر علیهالسلام مرا قبول نکرده و به حضور نخواهد پذیرفت. ابراهیم گفت: خدا تو را ببخشد و بیامرزد. سپس علی بن یقطین صورت خود را روی زمین گذاشت و با اصرار زیادی خواست که ابراهیم پای خود را روی صورت او بگذارد! در این هنگام پیوسته میگفت: «خدایا شاهد باش». وی بلافاصله خود را به درب خانه امام کاظم(ع) رسانید، آن حضرت به او اجازه ورود داده و او را به حضور پذیرفت!
وی با بیان اینکه این روایت تاریخی چند درس بزرگ به همه میدهد، خاطرنشان کرد: درس اول آنکه ائمه(ع) نسبت به حقوق شیعیان و مؤمنین تعصب داشته و اگر کسی به یکی از مؤمنان و شیعیان بیاعتنایی کند، آن بیاعتنایی را به خودشان تلقی میکنند.
حجتالاسلاموالمسلمین عالی در ادامه با اشاره به روایتی از امام صادق(ع) افزود: امام صادق(ع) فرمودند اگر شیعیان حقوق همدیگر را رعایت کنند، به ما بیشتر نزدیک میشوند و هرگاه مؤمنی حق دیگری را ضایع کرد به همان میزان از ولایت ما بیرون میرود. همچنین امام صادق(ع) میفرمایند به مدت رکوع و سجود آدمها نگاه نکنید؛ اگر میخواهید عمق دینداریشان را بفهمید ببینید چقدر صداقت دارند؛ در مسایل مالی چقدر رعایت میکنند. ایمان افراد در مسایل مالی روشن میشود که آیا میلرزد یا محکم میایستد؟!
وی با بیان اینکه بسیاری از گرههای زندگی به خاطر عدم رعایت حقوق دیگران است، افزود: بسیاری اوقات مشکلات ما در ملکوت و جبروت نیست، مشکلات ما در همین دنیا و به خاطر ظلمی است که در حق دیگران روا میداریم. اگر ما شبانهروز برای امام حسین(ع) و حضرت زهرا(س) گریه کنیم ولی آبروی کسی را برده یا دل کسی را بشکنیم، آیا این جای آن را میگیرد؟! بنابراین اگر مردم حقوق دیگران را رعایت کند، در چشم اهلبیت بزرگ میشود. پس رعایت حقوق دیگران واجب است؛ اعم از حقوق مالی، اجتماعی و خانوادگی.
حجتالاسلام عالی افزود: مسلمان و مؤمن، یک گل است و همه باید از او در امان باشند. خار نیست که در بدن دیگران برود. رعایت حقوق دیگران نشاندهنده عمق ایمان یک نفر است. اینها همه آداب ایمان است. مسلمان واقعی کسی است که اگر بخواهد بهسختی بیفتد، خودش را بهسختی میاندازد و دیگران را بهسختی نمیاندازد. نقل کردند که آقا شیخ مرتضی زاهد نیمهشبی از مجلسی دیر به منزل آمد. چون از کوچه دید چراغهای منزل خاموش و اهالی منزل خواب هستند، گفت من جلسه داشتم ولی اهالی منزل چه گناهی دارند که در این ساعت از شب بیدار شوند. بنابراین همان دم منزل نشست و با عبایش خود را پوشاند و تسبیح خدا گفت. از آنطرف امام زمان(عج) به خواب همسرش رفت که بیدار شو چراکه آقاشیخ دم درب منزل هستند.
وی خاطرنشان کرد: درس دیگر این داستان روایی آن است که حتی اگر علی بن یقطین هم باشی، اگر کاری که توقع است انجام دهی را انجام ندهی، از چشم اهلبیت(ع) خواهی افتاد. خداوند به کسی ضمانتنامه نداده است. هرقدر کلاس آدم بالاتر برود، توقع خدا و اهلبیت(ع) از او بیشتر میشود و باید بیشتر مراقبت کند. اینکه در روایات نقل است که اگر سن شخص از 40 بالا برود، خدا بهسادگی از گناهانش نمیگذرد، یعنی همین.
حجتالاسلام عالی با بیان اینکه برخی احوالات، عنایت خداوند است، افزود: گاهی اوقات است که حال زیارت، حال عبادت، حال گریه و. . . نداریم. اگر احیاناً چنین اتفاقی برای شما افتاد، بررسی کنید که چهکار کردید. چراکه گاهی درب را بسته و اجازه ورود را به همه نمیدهد. اما آنکه اکثر اوقات حال ندارد، مثل آنکه نمیتواند سحر بیدار شود، این شخص باید یک تجدیدنظر اساسی در اعمال خود بکند؛ چراکه قطعاً یکجایی خرابکاری کرده است.
وی تصریح کرد: سومین و آخرین درس این داستان روایی، آن است که اگر کسی به هر دلیلی در زندگی زمین خورد یا به در بسته خورد و فهمید خدا دارد به او چوب میزند، قهر نکند. مثل علی بن یقطین سفتوسخت دم درب اهلبیت(ع) سماجت کند تا حاجت خود را بگیرید. گاهی اوقات متأسفانه افراد قهر کرده و از دم خانه اهلبیت(ع) میروند. اما از این غافل هستند که اهلبیت(ع) خودیها و آنان که دوستشان دارند را به زمین میزنند تا حواسشان جمع شود و غیرخودیها رها میشوند تا در قبر سرشان به سنگ لحد بخورد.
وی با اشاره به ویژگیهای حضرت زهرا(س) گفت: اگر از وجود مقدس حضرت زهرا(س) بگوییم که ایشان حقوق را رعایت میکردند، وهن ایشان است. چراکه ما دین خود را از ایشان گرفتهایم. ائمه(ع) و چهارده معصوم(ع) در صراط مستقیم نیستند، بلکه خودشان صراط مستقیم هستند. طبق روایتی که در جلد 43 بحارالانوار نقل شده، وجود حضرت زهرا(س)، حق خداوند را آنچنان رعایت کردند که وقتی در محراب میایستادند، نورش به آسمانها میرفت و ملائکه به سجده میافتادند. گمان ملائکه آن بود که این نور، نور خداست و از عظمت پروردگار است. بعد از خداوند سؤال کردند خدایا این نور چیست؟! خداوند فرمودند این نور من است و از عظمت خودم این نور را خلق کردم. بعد خداوند چیزی گفتند که عقول در آن میماند. فرمود انوار ائمه از این نور گرفته شده است به عبارتی نور حضرت زهرا(س) مستقیم از خداوند گرفته شده و نور ائمه(ع) از حضرت زهرا گرفته شده است. حضرت فاطمه زهرا(س) حق خدا را آنچنان بجا میآورند که خداوند به وجودشان افتخار کرده و به ملائکه میگویند که این آفرینشم است و دنیا را برای این وجود، خلق کردم.
حجتالاسلاموالمسلمین عالی در پایان گفت: حضرت فاطمه زهرا(س)، حق پدر بزرگوارشان را آنچنان بجا آورد که امابیها شد. حق شوهر را آنچنان بجا آورد که وقتی پیغمبر(ص) از حضرت امیرالمؤمنین(ع) پرسید زهرا را چگونه یافتی. پاسخ شنید که زهرا کمک من در بندگی و قرب خدا است؛ در طول 9 سالی که فاطمه در منزل من بود، یکبار هم دل مرا نشکست و مرا غضبناک نکرد. یکبار نشد که از من نافرمانی کند. یکبار نشد که از من چیزی بخواهد تا شاید من نتوانم برآورده سازم.
